1/23/11

Ancient Aliens(Angles & Aliens).....غریبه های باستانی(فرشته ها و موجودات دیگر)ا

http://www.youtube.com/watch?v=4SqPulcJGj4
When creatures carry massages from the heaven, on Earth to be guardians in trusted the both "Observe and Protect"; powerful warriors bringing about everything from plague to peace .
 But are Angles nearly the products from the Man kind's imagination? Or do they really exist?

Watching this video from the view of archeologists is very interesting and I hope everyone enjoy it.


فرشته ها ؛ موجوداتی بالدار ، حاملان پیامهایی از" بهشت" به زمین "شاهد  و نگاهبان " زمین ؛ جنگجویان قدرتمندی که همه چیز را از بلا و مصیبت به صلح و آرامش بدل می کنند .
اما آیا فرشته ها تقریباً محصول تخیلات انسانند ؟ یا آنها حقیقتاً وجود دارند؟

دیدن این ویدیو و خواندن ترجمه مطالب از نگاه باستانشناسان بسیار جالب است و امیدوارم همه از آن لذت ببرند.



نزدیک هفتاد درصد از امریکایی ها به فرشته ها باور دارند ؛ اما آنها چه هستند؟ موجودات بالداری از سوی خدا مثل توصیفات انجیل؟ یا تصاویر متبسمی از تلفیق ابرهای آسمانی ؟و یا چیزی بیش از این؟

Philip Coppens(نویسنده و محقق روزنامه نگار) می گوید:


وقتی به فرشته ها فکر می کنیم فوراً به یاد انجیل می افتیم اما وقتی به اینترنت و کتابهای موجود مراجعه می کنیم ، می بینیم که مردم با فرشته ها هر روز ملاقات دارند.





در نسخه هیبروی انجیل "جنسیس" فرشته ها در ابتدا به عنوان موجودات مقدس معرفی شده اند که به زمین فرستاده شده اند به عنوان پیام آورانی از سوی خدا.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
لغت فرشته ( Angle) اشتباه ترجمه شده است. در هیبرو ، واژه فرشته یعنی "ملخ" . معنای این لغت اصلاً فرشته نیست بلکه به معنای " پیام آور " است. در یونان کلمه "Angelus"  هم به معنای ""Angle یا همان "فرشته" نیست بلکه به معنای واسطه شبه انسان است و ما از قصه های کتب قدیمی هم این واسطه های شبه انسان را می بینیم که پیامها را از سوی "خدا" به زمین می آورده اند.



 Bill Brines (نویسنده و منتشر کننده مجله UFO) می گوید:
در معنا ، Angle  یا فرشته به مفهوم کسی از جهانی دیگر است که می شود همان "فرازمینی". آنها از این سیاره نیستند پس در معنا ،"فرشته" ها با" ET "ها یکی هستند ( یا هر دو از مکانی دیگر هستند و نه از این زمین) . در مفهوم مدرن ، معنی ET "" تغییر کرده است اما در هزاران سال پیش ، آنها این موجودات را  " ET "   نمی خوانده اند بلکه به آنها فرشته یا "Angle" می گفته ا ند  و می دانسته اند که این موجودات از این جهان و این سیاره نیستند.
بر اساس کتاب " " Enoch  که مضمون گمشده خوانده می شود ، اولین فرشته ها به زمین آمده اند به همراه "فرشته های فرود آمده " یا (Fallen Angles ) . 
آنها آمدند تا انرژی و قدرت بگیرند ؛ پس از بهشت به زمین فرود آمدند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
از نظر من این بیشتر به افسانه شبیه است . 
وقتی فرازمینیها به اینجا رسیدند ، به دو بخش تقسیم شدند و بخش جدا شده از آنها ، امروز "فرشته های فرود آمده " نامیده می شود.( بخشی که روی زمین ماندند)

) George Noori مدیر رادیو ) می گوید:
" Enoch" به این گروه از فرشته ها باور داشت اما همه توصیفات او ، توصیفات فرازمینیهاست. از همه آنچه که دیده و مکانی که در واقع محل فرود آنها بوده ، تا آنجا که شرح تفرجهایی را که به اتفاق آنها به انجام رسانده را توضیح می دهد  و نیز چیزها یی که به او آموخته اند.

در کتاب  " " Enoch  و انجیل هیبرو ، " فرشته های فرود آمده"  بر خلاف دستور خدایان عمل کرده اند و با انسان در آمیخته اند.*(1)

 Father William Fulco ( PHD)می گوید:
در بخش ششم "جنسیس" در باره پسران خدایان صحبت می شود که با دختران زمینی معاشقه می کنند و نوعی رقابت شیطانی در این رفتار دیده می شود.

 ) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:


فرشته چگونه می تواند سکس داشته باشد؟
"اینوک" آن را توضیح می دهد: 
برخی از فرازمینیها به زمین می آیند و با دختران زمینی رابطه فیزیکی ایجاد می کنند اما او آنها را خدا نمی نامد بلکه آنها را نگهبانان آسمان یا دیده بان می نامد.



بر اساس نسخه کهن انجیل ، "فرشته های فرود آمده " نه تنها با زنان زمینی در آمیخته اند ، بلکه مولد موجودات دیگری نیز بوده اند. یک نسل از "غول پیکرها"؛   اما باستانشناسان معتقدند که این کلمه ترجمه ای غلط است و آنها تنها فیزیک متفاوتی داشته اند و به نوعی آنها توانایی و قدرتهایی ورای انسان داشته اند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
آیا آنها واقعاً هرکول بوده اند؟یا موجودات فرازمینی؟
من به شخصه هیچ استخوانی از فسیل این موجودات ندیده ام؛ استخوانهای      "غول پیکر" .!؟

اگربر اساس ایده بسیاری از باستانشناسان ، "فرشته های فرود آمده" در واقع موجودات فرازمینی بوده اند که برای اولین بار در خاور میانه بر زمین فرود آمده اند، آیا ممکن است که در نقطه دیگری از کره زمین نیز فرود آمده باشند؟
در اثبات این مدعا ، باستانشناسان به بسیاری از پیکره ها در سراسر دنیا اشاره می کنند که نیمی فرشته و نیمی دیو هستند که بر روی دیوارهای قدیمی و هنرهای باستانی به چشم می خورند

Philip Coppens(نویسنده و روزنامه نگار) می گوید:
مدارک زیادی دال براینکه این موجودات آن چیزی نیستند که مسیحیت به آن باور دارد و این فرشته ها در عین حال در زندگی مردم و در هر دوره ای از تمدن به شکلی فعال مشارکت داشته اند. 

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
فرشته ها یا موجودات بالدار در فرهنگ سومری ، بابلی ، مصری و همه تمدنهای کهن بال داشته اند . اما ممکن است که این تمدنها می خواسته اند به ما بفهمانند که آنها توانایی پرواز داشته اند.

Thomas Bullard( نویسنده فولکلوریک) می گوید:
در خاور میانه تندیسهای غیر طبیعی زیادی وجود دارد از موجوداتی بالدار به اشکال شیطانی ، که به نوعی سربازانی در خدمت خدایان برتر بوده اند و اطلاعات را مبادله می کرده اند.

 David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:

انجیل احتمالاً بهترین منبع ذکر تماسهای فرازمینهاست . در همه تاریخ زمین ؛ مسئله این است که این ما بوده ایم که تا به حال قادر به شناسایی و تفسیر آنها نبوده ایم. این نشانه ها کاملاً روشن و واضح است ؛ "سرافین" ، "کروبین" ، فرشته های موکل ، فرشته های عادی ، همه این موجودات در نسخه های جدید و قدیم موجودند.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
از کلمه "فرازمینی" به جای " فرشته" استفاده کنید ؛ از کلمه "فرمانده فرازمینیها" به جای "فرشته های موکل" استفاده کنید ؛ اگر چند لغت را عوض کنید ،شما کلید درک آنها را یافته اید و آنها برایتان مفهوم میابند.
اینها تصادف نبوده ، بلکه عمدی بوده است .اینک زمان آن رسیده است تا بیدار شویم و همه این حقایق را با چشمهای مدرن ببینیم.

کوه صارم وجود دارد. صخره  ایستاده در این کوه در جنوب غربی دریای سیاه در منطقه بابل متصف به همسر " لوط" ( Lot) است.
در  انجیل هیبرو ( جنسیس) و در کتاب اسلام ( قرآن) ، فرشته ها به زمین آمده اند تا به    برادر زاده ابراهیم ( لوط)  هشدار بدهند که "خدا" در صدد آن است که وحشت را بر سراسر دنیا حکمفرما کند.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
فرشته ها به لوط گفتند : "اگر همین حالا با ما نیایی ما دیگر نمی توانیم به تو کمک کنیم ."
به نظر می رسد که یک شمارش معکوس شروع شده که دیگر قابل جلوگیری نبوده و حتی فرشته ها هم نمی توانسته اند جلوی وقوع آن را بگیرند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
لوط با فرشته ها و خانواده اش شهر را ترک می کنند اما همسر لوط بر می گردد به پشت سر نگاه می کند و تبدیل به کوهی از نمک می شود.
این نشان می دهد که فرازمینی ها در حقیقت یک عده ای را انتخاب کرده اند و از آنها حمایت کرده اند .
آیا فرشته ها از توسعه یافتن قدرت انسان در نگرانی بوده اند؟

اگر فرشته ها لوط و خانواده اش را نجات داده باشند ، آیا آنها چیزی بیش از پیام رسان بوده اند؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
برخی می گویند "فرشته های فرود آمده" به اینجا آورده شدند تا مراقب انسانها باشند و بخصوص در کتاب ""Enoch  بیست نگاهبان که وظیفه آنها نگهبانیست در زمان حضور "اینوک" حاضر هستند . آنها ژنرال و افسر و سرباز دارند و به خوبی به "اینوک" آموزش می دهند . آموزشهایی از فضانوردی ، جنگاوری ، ساختن شمشیر و غیره...

در انجیل فرشته ها موجوداتی بوده انند که توسط انسان دیده می شده اند و صدای آنها شنیده می شده و آنها به خوبی توسط انسانها حس می شده اند اما امروز مردم به فرشته ها باور دارند چه آنها را ببینند و چه نبینند.
پنجاه و پنج درصد آمریکاییهای بزرگسال باور دارند که فرشته های نگهبان مراقب آنها هستند.

Thomas Bullard( نویسنده فولکلوریک) می گوید:
محبوبیت فرشته های نگهبان در زمان مدرن امروزی فکر می کنم برخاسته از میل ما برای تحت حمایت قرار گرفتن یک نیروی فوق طبیعی باشد که بدون آن ،ما اغلب احساس امنیت نمی کنیم.

در باور اسلامی ، هر انسان نه تنها یک فرشته ، بلکه دو فرشته نگهبان دارد ؛ هر کدام روی یک شانه.
اینها فرشته های نویسنده اعمال نام دارند چون رفتار خوب و بد را در زندگی هر کسی می نویسند .
اولین موجودات به نام فرشته های نگهبان در بخش "رافایل" در انجیل ثبت شده که در حمایت "طوبا" از آن اسم برده شده است که در قرن هشتم قبل از میلاد وجود داشته است

Father William Fulco ( PHD)می گوید:
"طوبا" به ایران می رود تا برای خود همسری پیدا کند و به مشکلاتی بر می خورد . پس خدا فرشته ای به نام "رافایل" را به سوی او می فرستد تا برای او فرشته نگهبان باشد.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
ایده فرشته نگهبان از گذشته آمده برای اینکه بگوید نگران نباشید ؛ ما کسی را می فرستیم تا مراقب شما باشد.

L.A Marzulli( نویسنده ) می گوید:
چرا این فرشته ها از ما مراقبت می کنند؟ ... آنها از ما در برابر فرشته های سقوط کرده ( یا همان شیاطین) مراقبت می کنند.

مسیحیت و اسلام ایده ای در این باره دارند که جنگی نهایی بین خدا و شیطان در می گیرد که در آن خدا*(2)  شیطان را شکست می دهد و این به باور بعضی از مردم اشاره دارد به اینکه شیطان بر می گردد و یک بار دیگر می جنگد.
در کتاب اینوک هم به آخرین جنگ بین خوبی و بدی اشاره شده است. در متون تاریخی به فرشته ها در حالی اشاره شده که قدرتهای فوق بشری داشته اند و نه تنها انسان را هدایت می کرده اند ، بلکه آنها را در برابر ترسهایشان محافظت نیز می کرده اند.
در انجیل داستانی در باره "پیتر" در زندان اورشلیم نقل است که پادشاه هرود ، در چهل و چهار سال پیش از میلاد او را در بند کرده بود.

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
پیتر بین دو سرباز خوابیده بود که فرشته از وسط دیوار بیرون می آید . این فرشته فیزیکی بوده است چون پیتر را لمس می کند و او را بیدار می کند و از او می خواهد تا برخیزد و با او برود.

L.A Marzulli( نویسنده ) می گوید:
در زندان باز می شود و پیتر از آن بیرون می رود.
اولین چیزی که توجه انسان را جلب می کند آن است که می گوید نگهبانها همه خواب بوده اند . آنها به حیاط می روند و در قطور زندان به خودی خود باز شده و پیتر از آن خارج می شود و پس از آن فرشته ناپدید می شود.

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
در زمان مدرن هم این موجودات در رویاها به سراغ من می آیند . همه درها و پنجره ها بسته است اما من وقتی چشم باز می کنم چیزی را در پیرامون خودم حس می کنم .

Michael Cremo ( نویسنده ) می گوید:

برخی معتقدند این تنها تصور انسانهاست که این موجودات را پیرامون خود می بینند اما من آنها را به عنوان موجودات تاریخی قلمداد می کنم چون آنها همیشه حضوری اینگونه داشته اند.





David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:
در تصاویر مسیحی به خوبی و وضوح روشن است که غریبه های فضایی به زمین آمده اند و به تمدن انسانی کمک کرده اند و سعی کرده اند به شکلی فعال به زمین کمک کندد که این مطلب به ما خاطر نشان می کند که ما همه از یک خانواده  هستیم وبا هم متحدیم و در زمانی ، وقتی ما کاملاً آماده باشیم ، آنها دیگر نیازی به راهنمایی ما ندارند و می توانند دوباره خود را به ما نشان بدهند.

این فرشته ها چه در حقیقت فوق طبیعی باشند و یا فضایی ، اما به هر حال هنرمندان همیشه آنها را بالدار توصیف کرده اند ولی این تصویر از کجا آمده است ؟ از کتب کهن؟ یا از یک منبع اسرار آمیز دیگر؟ منبعی نه از بهشت اما از جایی هزاران سال نوری دورتر از ما ؟
در کلیسای واتیکان در "رم" قدیمی ترین تصاویر فرشته های بالدار در تاریخ مسیحیت دیده می شود که متعلق است به 359 AD
در همه سالهای پس از آن ، فرشته ها همیشه بالدار توصیف شده اند اما چرا؟ بخصوص که قدیمی ترین متون مسیحی آنها را به ندرت بالدار توصیف کرده است!

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
در واقع آنها در این متون بسیار قدیمی مسیحی اصلاً بال ندارند . بعضی از آنها درست شبیه انسان هستند . وقتی فرشته ها به ملاقات ابراهیم آمدند نیز ، بال نداشتند و شبیه مرد بودند و ابراهیم به آنها تعظیم کرد که این مطلب بسیار جالب است چون اگر آنها شکل انسان بودند ، چه چیزی باعث شد تا ابراهیم به آنها تعظیم کند؟ این مطلب می رساند که یک شرایط فوق طبیعی در باره آنها وجود داشته است که ابراهیم متوجه آن شده که این موجودات در واقع انسان نیستند.*(3)
به هر حال اینها موجوداتی بوده اند که قدرت پرواز داشته اند اما لزوماً بال نداشته اند.
ما به فرشته ها باور داریم ، سرخپوستان به انسانهای سیاره های دیگر باور دارند، مصریها از خدایانی که به زمین آمده اند سخن می گویند ؛ من معتقدم که این به هر حال پایه و قالب ماست  برای تمرینهای متمدنانه مذهبی!

برای قرنها تصور مذهبی موجودات بالدار متحرک وجود داشته است اما آیا از نظر علمی نیز این ممکن است؟
در سال 2009 در یکی از دانشگاههای لندن بالهای فرشته ها را با پرندگان مقایسه کردند

Michael Dennin ( PHD) ( فیزیسین) می گوید:
در بال پرندگان باید بال ، بالا و پایین برود و هر کدام ماهیچه های خود را داشته باشند . در حرکت بسوی پایین ، قدرت از جا کنده شدن را ایجاد می کنید ( Generating the lift) و در واقع باید حرکتی چرخشی در بال ایجاد کرد تا بتوان بالا رفت ؛ در غیر اینصورت اگر فقط بالها پایین و بالا بروند ، شما بالا می روید اما در حرکت بعدی پایین می افتید.
 حال وقتی به تصاویر کلاسیک فرشته ها نگاه می کنیم ، می بینیم که بالهای آنها در مرکز و پشت آنها قرار دارد.درحالیکه بال پرندگان در دو طرف بدن آنهاست با ماهیچه هایی قوی تر که بتواند آنها را بالا و پایین ببرد.

دانشمندان همچنین نتیجه گرفتند که فرشته ها به انسان نماها ( Humanoid) قابلیت پرواز دادند چون برای پرواز بسیار سنگین بودند.

Michael Dennin ( PHD) ( فیزیسین) می گوید:
ما برای پرواز طراحی نشده ایم و بسیار سنگین هستیم . استخوانها و ماهیچه های جامدی داریم که برای پرواز باید بتوان بر این وزن غلبه کرد

پس اگر فرشته ها نمی توانسته اند با این بالها پرواز کنند ، چگونه از زمین به بهشت در تردد بوده اند؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
فرشته ها هرگز به شکل پرواز سوپرمن تشریح نشده اند اما قابلیت صعود عمودی داشته اند

در 1956 "راکت بل" اختراع شد که می توانست بصورت عمودی به هوا بلند شود و یک انسان را با خود حمل کند. "جت پکهای " امروزی می توانند تا هشت هزار پایی بالا بروند و تا شصت مایل در ساعت می توانند پرواز کنند

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
حالا تصور کنید اگر تصویر "جت پک" به پیشینیان ما نشان داده می شد ، آنها چه تصوری می کرده اند؟ واضح است که می گفتند: اوه ، این موجود باید مقدس باشد ، باید چیزی شبیه خدا باشد چون قدرت پرواز دارد؛ مثل پرنده ، حتی آسمان هم آنها را محدود نمی کند.

اما آیا این مدل تکنولوژی می تواند فرستادن عمودی فرشته ها به بهشت را توجیه کند؟ آیا متد دیگری از پرواز وجود دارد که برای پیشینیان ما آشنا نبوده یاشد؟

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
بیایید در باره ارابه های پرواز کننده صحبت کنیم.
هیبروهای قدیمی در باره "توده ابری پرنده" در طول روز و "توده ای آتشین پرنده " در شب صحبت می کنند . پس روشن است که فرشته ها از یک ماشین فیزیکی استفاده می کرده اند. داستان یعقوب و فرشته ها از این جمله است. یعقوب به خواب می رود و در عالم رویا می بیند که نردبامی از بهشت پایین می آید و فرشته ها از آن بالا و پایین می روند.

ماموریت آنها چه بوده است؟ آیا فقط مراقب ما بوده اند و یا هستند؟ یا ماموریت دیگری دارند؟
در کتاب مقدس انجیل خدا از ابراهیم می خواهد که پسرش اسحاق*(4) را در کوه "رایا" سر ببرد. ابراهیم به دستور خدا تسلیم می شود اما بعد از زانو زدن پسرش و آماده شدن برای قربانی کردن او، در لحظه آخر توسط یک فرشته از این کار بازداشته می شود .
این دخالت عرفی نشان داد که خدا فقط می خواست ابراهیم را آزمایش کند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
از نظر من خود خدا هرگز چنین درخواستی نمی کند . پس آیا این امکان وجود دارد که امتحان کننده یک فرشته سقوط کرده یا فرود آمده و یا همان فوق فضایی بوده است که به جای خدا ، ابراهیم را آزمایش کرده است؟

) Richard Rader سخنران دیپارتمان UCLA) می گوید:
خدا هرگز انسان را وادار به قربانی کردن انسانی دیگر نمی کند.قربانی کردن انسان کاملاً افسانه ای و اسطوره ایست و آن خدا کاملا ً یک خدای اسطوره ایست به عنوان خلق کننده ؛ اما "خدا " نیست.
یک دانشمند فرانسوی می گوید: اگر یک فرشته به من بگوید باید پسرم را قربانی کنم ، اول از او کارت شناسایی خواهم خواست.

شاید کس دیگری آن فرشته را خدا فرض کرده و آن را توصیف کرده است . شاید در جریان جنگ تمدنها این اتفاق افتاده است و این در واقع توصیف آن چیزیست که اتفاق افتاده.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
همانطور که انسانهای خوب و انسانهای بد وجود دارند ، موجودات غیر زمینی خوب و بد هم وجود دارند . خوب و بد در همه جای جهان پراکنده است ( و نه تنها در روی زمین) ین و ینگ باعث یک بالنس و تعادل می شوند.

غاری در عمان وجود دارد که در زیر زمین آرمیده است بنام " مجلس الجن" یا محل ملاقات جن ها . این غار در زیر زمین تا چهارده" اکر" وسعت دارد و یکی از بزرگترین ده غار بزرگ دنیاست . بسیاری از عمانیها بر این اعتقاد هستند که این غار و بسیاری از غارهای دیگر ، ماوای موجوداتی که اساطیر اسلامی محسوب می شوند است که به آنها "جن" یا "جنی" می گویند. اینها موجوداتی افسانه ای هستند که برای انسان قابل دیدن نیستند.

Jonathan Young ( PHD)   می گوید:
یکی از نکات جالب در باره "جن " ها ویژگی انتخاب است . آنها مثل فرشته ها هستند اما فرشته ها به نظر می رسد که کاملاً تحت فرمان یک نیروی مافوق یا درونی هستند اما "جن" می تواند برای خودش تصمیم بگیرد و کنجکاوی خود را ارضا کند.

بر اساس اساطیر اسلامی "جن " ها معمولاً خود را به انسان نشان داده اند و  پیامی به انسانها رسانده اند که گاهی حقیقی و گاهی فریب بوده است.
آیا "جن" وجود دارد؟ از کجا آمده است؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
وقتی در باره جن چراغ جادو صحبت می کنیم ، بسیار جالب است. می بینیم که جن از چراغ خارج می شود و آروزهای شما را بر آورده می کند . حالا بیایید از نگاه مدرن و امروزی به آن نگاه کنیم . اگر شما یک جعبه داشته باشید و یک دکمه را فشار بدهید که یک هالوگرم به نمایش در آید ، آیا می تواند شبیه تصویری از جن چراغ جادو باشد ؟ این دقیقاً می توانسته کاری بوده باشد که غیر زمینیها انجام می داده اند .

Jason Martell ( نویسنده ) می گوید:

واژه "اولترا ترستریال" یا فرازمینی ، در واقع تئوری هر موجود فرازمینی دیگری حتی فرشته ها را کاملاً در تاریخ کره زمین می تواند توضیح دهد.



اما آیا همه این موجودات می توانند توضیح افرادی باشند که در ذهنشان تحت فرمان خدایان فرمان پایان دادن به کاری یا زندگی کسی را داشته باشند ؟
دیوید برکویت ! مدعیست که شیطان روح سگ همسایه را تسخیر کرده و به او فرمان داده تا دیگران را بکشد.
هربرت مولن ! که هفده قتل را در کلیفرنیا در دهه هفتاد انجام داد مدعی بود صدایی در ذهن او به او فرمان داده تا انسانها را قربانی کند تا از زمین لرزه جلوگیری کند.
مارشال اپل واید! فرمانده UFO به نام دروازه بهشت ، با الهام از یک تصویر ، خودکشی کرد.تصویری که به او القا کرده بود با مسیح مرتبط است.
ادبیات کهن پر است از داستانهایی در باره کسانی که مدعی متاثر بودن از خدایان یا فرشته ها و فوق فضاییها هستند مثل همین مثالهای بالا اما مسئله این نیست که ما آنها را باور کنیم یا نکنیم ؛ بلکه مسئله شباهت این قصه ها به هم است از دوران باستان تا کنون.
کوه هرمن در قلب سرزمین مقدس در مرز لبنان، سوریه و اسراییل( فلسطین) .
این کوه برای هزاران سال درهر سه مذهب اسلام ، مسیحیت و یهود مقدس است. بر اساس متون قدیمی ، این کوه محل صعود مسیح بوده است و در این مکان مسیح به یک فوق بشر تبدیل شده است . * (5)
در کتاب اینوک هم این کوه محل نزول دویست فرشته بوده است .
اما چرا این کوه؟ آیا دلیلی خاص در این منطقه وجود دارد؟

Bill Birnes ( PHD)   ( نویسنده و ناشر مجله UFO ) می گوید:
در سراسر سطح کره زمین نقاط گرم معینی وجود دارند که "خاور میانه" یکی از آنهاست. بر اساس متون کهن و مقدس ، همه عروجها و نزولها در این منطقه انجام شده است و این نقطه از زمین ، اولین محل فرود فرازمینیها بر زمین بوده است .
دلیل خوبی برای نامیده شدن خاور میانه به نام " دروازه ستاره ها " یا باب جهانهای دیگر !
تئوریی در این زمینه می گوید که اولین تمدن از ستاره های دیگر در خاور میانه اتفاق افتاد.

در علم عدد شناسی ، عدد 33 نشان از حد نهایی هوشیاریست . کوه هرمن در عرض جغرافیایی 33 شمالی و روی خط استوا واقع شده است . در نقطه مقابل آن در سوی دیگر کرده زمین ، معروف ترین نقطه فرود UFO   قرار دارد "رازویل" در نیومکزیکو.
آیا این کوهها ویژگی خاص یا رمز بخصوصی دارند؟

Bill Birnes ( PHD)   ( نویسنده و ناشر مجله UFO ) می گوید:
اگر فضاییها عرض 33 استوا را خط فرود خود در نظر گرفته باشند ، چیزی که مردم در هزاران سال پیش در کوه هرمن دیده اند و آنها را فرشته ها نامیده اند ، ما آنها را فوق فضایی می نامیم.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
ایده من این است که این فوق فضاییها در نقاط مختلفی فرود آمده اند ولی  درنقاط معینی متصل به هم و در یک خط معین .
چرا؟ چون می دانسته اند که هزاران سال بعد انسان می تواند تصادفی نبودن این نقاط را کشف کند.


آیا فضاییها ی کوه هرمن در خاور میانه با فضاییهایی که در همان عرض در نقطه مقابل آن در سوی دیگر کره زمین در نیو مکزیکو فرود آمده اند از یک نسل هستند؟ اگر اینطور است ، آیا فرشته ها یا فضاییها در همه این مدت همراه ما بوده اند؟ آنها ما را ترک کرده اند تا زیر نظرمان داشته باشند؟ یا ما را در آینده راهنمایی کنند؟

David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:
احتمالاً آخرین باری که حرکت عادی از "ET"   ها یا فرازمینیها انجام شد ، در سطح فرهنگی آن ، در زمان پیدایش "اسلام" بوده است.
به هر دلیلی ، به نظر می رسد که این موجودات یک توافق دو طرفه داشته اند و بعد از پیدایش اسلام ،  از زمین رفته اند. بر اساس نسخه جدید انجیل ، قرار شده است تا دور بایستند ؛ در همین حال تکنولوژی ما توسعه پیدا کرده و ما می توانیم به خود ببالیم و فکر کنیم تنها موجودات این بازی جهانی هستیم.
بیدار شوید!
آنها همه جا هستند ! به فرشته های انجیل نگاه کنید. اینها مدارک معتبر و مستند هستند و کسانی که این مطالب را نوشته اند ، فکر نمی کردند آنها اسطوره اند! فکر نمی کردند آنها تقلبی هستند!
آنها تاریخ را نوشته اند!

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
فوق فضاییها را در آینده دوباره خواهیم دید. این کتابها( کتابهای مقدس)  ترجمه خواهند شد و خواهیم فهمید که چیزی در هندسه زمین غلط است و از خود خواهیم پرسید که چگونه ممکن است؟
اما بدون این سوال هم ، آنها باز خواهند گشت.

Linda Mouton Howe ( محقق و روزنامه نگار) می گوید:
اگر ما انسانها فهمیده ایم که رابطه ای با سایر هوشمندان جهان هستی داریم ، امیدوارم که به آنها نه به عنوان "نجات دهنده " و نه به عنوان " قاتل" نگاه کنیم ؛ بلکه به عنوان یک موجود هوشمند دیگر به آنها نگاه کنیم و قادر باشیم دست آنها را بفشاریم و چیزی در باره عالم وجود از آنها بیاموزیم.

آیا اگر این فرشته ها به ملاقات ما بیایند ، آنهارا می پذیریم؟ احتمالاً تنها وقتی که خود را شناخته باشیم ، آنها می آیند...
______________________________
*(1) قصه تاروت و ماروت در قرآن 
*(2)در اسلام از کلمه امام آخر الزمان از آن نام برده می شود و در مسیحیت از واژه بازگشت دوباره مسیح 
*(3)البته در قرآن توضیح بیشتری وجود دارد مبنی بر اینکه ابراهیم فرشته های حامل پیام نابود شدن قوم لوط را نمی شناسد و از آنها می ترسد.اما هر دو فرشته خود را به او معرفی می کنند و این باعث می شود که ابراهیم به آنها احترام بگذارد.
*(4)در قرآن ، اسماعیل
*(5) در دین اسلام هم "محمد" پیغامبر اسلام از این مکان به معراج رفت و آسمانها را در نوردید و رسالت و پیغام او برای بشریت کامل شد.

6 Comments:

At January 24, 2011 at 4:39 PM , Anonymous kalagh rahgozar said...

salam golam kareh besiar jalebi mikoni va man khosh halam az in kar

ama baz bar migardim sar dastani ghadimi ke hamish benhan mimoneh shabahat hai mojodat fazay ya tafavot in ha ba mojodat metafizik
hich kas man nadidam va felan nakhondam farghi beineh in ha bezareh va hamish noghteh penhani mozo tarzeh ijadeh rabeteh hast ke to bazi az moton ghadimi hata masleh sakhtar mish
amroz to sohbat az 2mojod negahban kardi va in doktor ha az mojodat fazay hami ama vaghiat dar kojai in matne bala nahofteh hast

 
At January 24, 2011 at 8:16 PM , Blogger Elham said...

کاوه جون قربون اون دست خط نشسته ات برم
من نفهمیدم منظورت چی هست
اما یادت باشه
این باستانشناسان آگاهی اقلیمی در باره مناطق ندارند . همچنین آگاهی چندانی در باره فرهنگهایی که دین از اونها اومده هم ندارند
اینها فرضیه ارائه می دن و ما می تونیم اونها رو بخونیم و در باره اونها به بحث بنشینیم مبنی بر پذیرش یا رد و یا تفسیرش
اینها اسمش رو میذارن موجودات فضایی که به زبان انگلیسی می شه
extra-terrestrial
موجود فوق فضایی
از یک کلمه واحد برای توصیف یک موجودی که از جای دیگری به غیر از زمین میاد
این همه حرف اونهاست
اما اینکه بتونن بین اونها فرقی قائل بشن ، در همین حدیست که می بینی
باید به علم فرصت داد تا بتونه بیشتر یافته های خودش رو توضیح بده
من به شدت به این مبحث علاقه مندم چون بسیاری از سوالات ذهنی من رو پاسخ داده
حالا تو اگر فکر می کنی نیازی به توضیح هست ، توضیحاتت رو اینجا بذار تا من هم بخونم تا ببینیم به چی می رسیم
می دونی که من از ابراز نظر و بحث پیرامونش لذت می برم
پس منتظرم

 
At January 25, 2011 at 3:45 PM , Anonymous kalagh rahgozar said...

mr30 golam bary javabeh zibat
ama kavast digeh

bebin golam ma 4 onsoreh vojodi daraim
abe atash bad va khak'
ke har kodom az in ha yek sari mojodat daran ke az taif ragigh hamin anasor hastan
va yek sari mojod darim ke fara ravan hastan ke az gharaz khali shabieh ensan hastan
ama yek sari mojodat ham darim ke dar difeh fizik mesl ma hastan ama dar kahkeshan hai digar
vaghti man weblog to ke tarjomeh shodeh in doktor ha
ro be shiva tarin shekl bayan mikoni ba dashteh hai khodam dochareh tanaghoz bod misham
ama masleh moham tareh man be onvaneh yek weblog khon in ke akharesh nazarieh hai elmi va ehsasi to ro nesbat be yek nazarieh ya pishfarz hai vaghi bedonam chon midoni mish in haro beshkl hai mokhtalef khond ama nazar modireh weblog hast ke man ro be khondan bishtar va midareh nesbat be alagheh shakhsi doust daram bebinam tahlile to be che shekli mitoneh in dadeh haro ziba tar va ghani tar koneh midoni man fozolam

 
At January 25, 2011 at 5:41 PM , Blogger Elham said...

حالا متوجه منظورت شدم

من در باره این سه مطلب اخیر ، هیچ نظری نگذاشتم و فقط ترجمه کردم.مساله مهم من این بود که اون فضایی که برای من ایجاد شد با داده‌های امروز علم در کنار هم قرار بگیرند . من معتقدم مطلب رو باید گذشت و رفت و قضاوت رو به عهده خواننده گذشت.

اون چه که مساله هست این که همیشه دو نظریه در بین مردم وجود داشت :

یک دسته اساسا موجودات دیگر را نقض میکرد و آنها را خرافه میدانست،

و دسته دیگر اینها را موجوداتی غیر قابل فهم و ادراک انسانی‌ میدانست و آنها را در حد خرافه می‌‌پذیرفت و می‌‌پرستید

حضور علم در ماجرا برای شخص من نوعی میانجی بین هر دو دسته هست و این چیزی است که من در نظر داشتم در اینجا منعکس بشه.آشتی‌ این تضاد ، شاید قادر به توضیح پیدایش دین، چگونگی‌ ایجاد خرافات و آمیختن آن با دین،فرق حقیقت با تصور انسان نا آگاه ، خلق تصویر و ثبت تاریخ،وجود بخشی از یک حقیقت در هر ماجرا‌ ، همه و همه به خودی خود مهم و قابل تامل و تعمقند.این که هیچ کدام از دو دسته ( مخالف و یا موافق ) درست نمی‌‌گفتند.

پنهان بودن همیشه حقیقت در پشت ابر و قضاوت‌های نادرست همه جانبه انسان...شاید به قول "وان دانیکن" وقت آن است که بیدار شویم و حقایق را نه تنها با چشمان خود که با چشمان گذشته ، حال و آینده ببینیم.

 
At January 25, 2011 at 7:50 PM , Anonymous kalagh rahgozar said...

mr30 man ham hamin ro mikhastam agar in tozih be matn ezafeh besh hadaf tarjomeh va dast avardeh modireh weblog rang boui khasi mideh

 
At February 9, 2011 at 7:08 AM , Anonymous sky said...

بی‌صدا شب تا سحر
یاران خود را خواند و گرد آورد
جا به جا
در راه‌ها
بر شاخه‌ها
بر بام گسترد
صبحگاهان
شهر سر تا پا سیاه از تیرگی‌های گنهکاران
ناگهان چون نوعروسی در پرندین پوشش پاک سپید تازه
سر بر کرد
شهر اینک دست نیروهای نورانی است
در پس این چهره تابنده
اما
باطنی تاریک دودآلود ظلمانی است
گر بخواهد خویشتن را زین پلیدی هم بپیراید
همتی بی‌حرف همچون برف می‌باید …
فریدون مشیری

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home