Ancient Aliens.....غریبه های باستانی

http://www.youtube.com/watch?v=EvBFGqNqJ70

I am amazed by reading or hearing about things that they are hidden under the clouds . The clouds of our minds,or heard stories from the past.

Since Spirituality's hand is in Science's , I feel that we could see better than before.It doesnt matter what religion we have , what culture we are from , and what we ( personally ) had experienced in our life...what matters , is only if we want to know today more than yesterday.

I would like to share some videos as a series from "history.com" or others and also share my thought and comments with you.

Open this link and if you are interested, lets go together... 

Elham

با خواندن و یا شنیدن مطالبی حقیقی که گویی زیر ابر پنهانند دچار شگفتی می شوم .ابرهایی که بر آمده از ذهن ما هستند و یا از قصه هایی متعلق به گذشته های دور.

از وقتی که علم ومعنویات دستشان را در دست هم نهاده اند ، احساس می کنم که ما بهتر از گذشته قادر به دیدن این حقایق هستیم.مهم نیست چه مذهبی داریم و یا از چه فرهنگی آمده ایم و یا با چه تجربیات شخصی در زندگی مواجه بوده ایم...آنچه که مهم است آن است که بخواهیم امروز بیشتر از دیروز بدانیم.

اینجا می خواهم ویدیوها و مطالبی را در باره خدایان و مذاهب و تاریخ  با شما در میان بگذارم که قطعا برداشت شخصی هر کسی بر عهده خود او خواهد بود.

لینک بالای صفحه را باز کنید و اگر مایل هستید بیایید با هم ببینیم و در باره آن گفتگو کنیم....

لینک بالا به زبان انگلیسی است و برای دوستان فارسی زبان،تا آنجا که توانسته ام ، مطالب را ترجمه کرده ام.امیدوارم همانقدر که من از مطالب لذت بردم ،شما هم از آن لذت ببرید.

الهام

******

برای سالهای طولانی همه از غارها و تونلهای درون زمین شنیده ایم.راهروهایی که به خدایان و دیوها ختم میشود. اما آیا حقیقت ویژه ای در ورای این افسانه ها وجود دارد؟

میلیونها نفر از مردم بر این باورند که کسانی در گذشته از این کره خاکی بازدید کرده اند. اگر این نظریه درست باشد چه؟ ایا این غریبه های فضایی در ساختار تاریخ زمین نقش داشته اند؟ و اگر اینطور بوده ، آیا ما باید به دنبال اثبات وجود آنها باشیم تا قادر به دریافتن حقیقت بوده باشیم یا خیر؟

در مرز شمالی دریای سیاه و در حاشیه کوههای تورس در جنوب ،کپادوسیا در ترکیه، آب و باد شکلهای مختلفی از صخره های این محل ایجاد کرده اند.صخره هایی که مردم در گذشته های دور از انها برای زندگی استفاده می کرده اند اما ساختمان این کوههای به ظاهر طبیعی ، بیشتر به ساختار مدرن شبیه است.اما  وقتی در 1963 یک راهرو در یکی از این غارها باز شد، شهری زیر زمینی هویدا شد با هزاران سال قدمت و بیش از 280 فوت عمق


گیورگیو سوکالس ،  اسطوره شناس و نویسنده مجله تایمز می گوید:

من بارها این غار را دیده ام. سیزده طبقه در اعماق زمین  با پانزده هزار دریچه تهویه که هوا را حتی به عمیقترین طبقات هم میرساند. هر یک از انها می توانند بیش از 20,000 انسان را در خود جای دهد.همینطور در این غار نشانه هایی از مراکز مذهبی کشف شده
 

جان برندنبرگ مهندس ساختمان می گوید:

این ساختمان سازی کار بسیار شاقی است حتی برای ادوات مدرن امروز . چیزیست شبیه اهرام مصر. باید بسیار مراقب بوده باشید تا با ساختار سنگهای نرم منطقه ، استحکام غارها حفظ شده باشد که به نظر می رسد که آنها به شکل خارق العاده ای باهوش بوده اند و موادی  که با ان کار می کرده اند را به خوبی می شناخته اند

.

جدای از شگفتی اینکه این تکنولوژی با این شکل استفاده شده ، این سوال وجود دارد که چه چیزی انها را وادار کرده تا زیر زمین زندگی کنند؟

بر اساس نظریات بسیاری ازباستانشناسان و محققین، این مکان به نام "دارن کویو"، بیشتر یک پناهگاه موقت برای مقابله با هجوم به نظر می رسد که در حدود 1800 سال قبل از میلاد توسط مردم عصر برنز که منسوب به "ترویها" هستند ایجاد شده و گروهی دیگر معتقدند که این بناها را"هدیتها " که نام انها درانجیل نیز امده است ساخته اند که صدها سال حتی پیش از مردم دوره برنز می زیسته اند .
اما این شهر حتی قدیمی تر از آنهاست و بر اساس گفته باستانشناسان متعلق به هزاران سال پیش از این است

 دیوید ویلکاک ، نویسنده و مستند ساز می گوید

این بناها به دوره امپراطوری "زرتشتیان" بر می گردد که در حقیقت یک امپراطوری پارسی بوده و یکی از قدیمی ترین بناهای روی کره زمین محسوب می شود.مذهب "زرتشتی " یک دین قدیمی در توضیح پاکی و پلیدی است که پیش از ایین "هندوییسم"و "مسیحیت" رواج داشته است و به 600 سال پیش از میلاد مسیح بر می گردد.سمبل خدای این آیین ،" اهورا مزدا" نامیده می شود.در سومین بخش کتاب سری زرتشتی  (وندیداد)، آمده است که "اهورا مزدا" نسل بشر را از یک بلای جهانی نجات می دهد .داستانی شبیه به قصه "نوح" . وندیداد، این واقعه را "زمستان شیطانی" نامگذاری کرده است. بر اساس گفته مورخین ، آخرین عصر یخبندان زمین 1800 سال پیش به وقوع پیوسته است و در 10,000 سال پیش از میلاد پایان یافته است .آیا ممکن است که "دارن کویو" در چنین شرایطی ساخته شده باشد؟

بر اساس این داستان زرتشتی ، این غار بسیار بسیار قدیمی تر از آنچیزیست که در ابتدا تصور می شد اما سوال این است که "دارن کویو" آیا پناهگاهیست که اهورامزدا از پیروانش خواسته است تا آن را بسازند یا نکته شگفت انگیز دیگری نیز در ورای این داستان نهفته است؟ اگر هست باید پرسید : اهورا مزدا چه چیزی یا چه کسی بوده است؟

دیوید ویلکاک نویسنده و مستند ساز می گوید:

اهورا مزدا ظاهراً شرایطی را که در زمین پدید آمده است را ساماندهی کرده است.به قولی می توان گفت که یک هوش برتر جهانی در این کار دخیل بوده است و یا اینکه میتوان گفت روشن بینی فوق العاده ای بوده است که قادر به پیش بینی شرایط موجود بوده است.

آیا اهورا مزدا می توانسته یک موجود از جهانی دیگر بوده باشد؟ اگر بوده است آیا نیازی به تکنولوژی پیشرفته داشته است تا قادر باشد به کمک مردم پناهگاهی در برابر بلای زمینی ایجاد کند؟ آیا اصولاً دلایل دیگری برای وجود داشتن "دارن کویو " می تواند باشد؟

برخی می گویند نشانه هایی از سیستم ایمنی در طبقات پایینی این بناها یافت شده .درب ورودی ورود یک نفره با وزن 1,000 پاوند که عبور از آن تنها از یک جهت ممکن بوده است و تنها از داخل باز می شده است. پس این بناها برای فرار از کسی یا شاید چیزی بوده است.

گیورگیو سوکالس نویسنده و اسطوره شناس می گوید:

بر اساس کتاب زرتشتی ، اهورا مزدا سوار بر ارابه ای از آسمان آمده است و جنگی را بر علیه دشمنی اهریمنی انجام داده  است . اما آیا این داستان همان چیزی است که باستانشناسان باور داند؟ در این داستان ، یک جنگ جهانی توصیف شده است که نزاعی هوایی بوده است. نزاع بین دو نیرویی که توانایی پرواز داشته اند که در یک سو نیروهای خوب و از سوی دیگر نیروهایی که در پی کنترل زمین و منابع آن بوده اند در آن در گرفته است.آنها دسترسی به ماشینها و ادواتی داشته اند که در تک تک فرهنگهای کهن سراسر دنیا وجود آنها تایید شده است

دیوید ویلکاک نویسنده و مستند ساز می گوید:

وقتی به سنتهای زرتشتی مینگریم ، آثار روشنی از جنگ آسمانی ( جنگ ستارگان) را در متون آن می بینیم.در این صورت این غارها می توانند پناهگاه کاملا مناسبی برای بمبارانهای احتمالی بوده باشند.

گیورگیو سوکالس اسطوره شناس و نویسنده می گوید:

دارن کویو" از ترس یک دشمن هوایی ساخته شده چرا که اگر چیزی با سرعت بسیار زیاد بالای سر شما در پرواز باشد ، قادر به دیدن سوراخهای تهویه نخواهد بود.این در حالیست که برخی می گویند حدود 30,000 نفر در این پناهگاهها زندگی می کرده اند.

برخی نیز معتقدند که شاید این عده از ترس هجوم قبایل سوارکار رومی به این پناهگاهها پناه برده اند

گیورگیو سوکالس اسطوره شناس و نویسنده در این باره می گوید:

اگر این تئوری درست باشد، برای سواران خارج از این حفره ها ، نفوذ به آن اسان بود چون این غارها به محض ورود ، بسیار آسیب پذیرند

آیا این مردم از حمله آسمانی به این پناهگاهها پناه برده اند؟ اگر اینطور بوده باشد ، آیا شهری شبیه به این نیز در گذشته و در جای دیگری یافت می شود؟ 

بر اساس تئوری باستانشناسی ، بله! نقاطی شبیه این، در جنوب غربی امریکا وجود دارد.سرخپوستان آمریکای جنوبی به مطلبی قابل توجه اشاره می کنند .آنها معتقدند که از یک زندگی زیر زمینی به زندگی امروز روی زمین آمده اند.

اما آیا این مناطق با "دارن کویو" مقارن بوده اند؟

سرخپوستان جنوب امریکا می گویند که پیش از آنکه آنها زندگی امروز خود را شروع کنند ، توسط کسانی که در فضا زندگی می کرده اند ، به زمین آورده شده اند.

گیورگیو سوکالس ، اسطوره شناس و نویسنده می گوید:

بر این اساس ، ممکن است هنوز هم  بعضی از این موجودات در زیر زمین یک زندگی مورچه ای داشته باشند

یکی از بومیان منطقه می گوید:

یو اف او ، ها در این منطقه هنوز هم دیده می شوند. من یک بار یکی از آنها را دیدم. به بزرگی یک زمین فوتبال بود و دو موجود کوچک از آن بیرون آمدند اما ما اینجا نماندیم چون نمیدانستیم اگر انها از حضور ما مطلع شوند با ما چه خواهند کرد

آیا قصه های کشتیهای فضایی می تواند صحیح باشد؟

برخی از محققین معتقدند که نه تنها این ماجرا حقیقی است ، بلکه رابطه ای دو سویه نیز بین غریبه های فضایی زیر زمین و ارتش امریکا وجود دارد.

بومیهای این منطقه در امریکا می گویند: 

هلی کوپترهای ارتشی زیادی در این منطقه تردد می کنند که اگر ربطی به این ماجرا نداشت ، به هیچ وجه در این منطقه دیده نمی شدند.

******

کوههای اکوادور.

بومیان منطقه از آن حفاظت می کنند و همینطور اسرار آن را حفظ می کنند اما چرا؟

اریک وان دانیکن اسطوره شناس و نویسنده کتاب "ارابه خدایان" می گوید

در غارهای کوههای اکوادور اشیاء قدیمی یافت می شود  متعلق به 1800 سال پیش از میلاد. مجسمه هایی که در این غار پیدا شده است ، شکلی از انسان هستند با جمجمه هایی کشیده از پشت سر, که مشابه آنها در همه جای مصر دیده می شود که می تواند یا شاهدی بر یکی بودن این دو سرزمین در گذشته ای دور بوده باشد و یا می تواند حاکی از تحت تاثیر بودن هر دو سرزمین از یک فرهنگ مشترک  باشد ؛ فرهنگی که می تواند ماورای دنیای ما بوده باشد.
 
کتابخانه ای حاوی کتب فلزی با خطی ناشناخته در زیر این غارها یک بار توسط یک نوجوان اکوادوری کشف شد اما پس از گذر سالها وقتی نوجوان به سنین کهولت رسید ، این راز بر زبان آمد و پیش از اینکه او قادر بوده باشد ورودی غار را به کسی نشان دهد از دنیا رفت و هرگز ورودی این کتابخانه پیدا نشد. بومیان منطقه نیز هیچ اطلاعی در باره آن به دست کسی نمی دهند و از اسرار آن حفاظت می کنند.
هفتصد مایل به طرف شمال اما غار دیگری در منطقه "ماینها " در اعماق جنگل وجود دارد که برای صدها سال مخفی بود.بخشهای بسیاری از این غار پر از آب است؛در زیر آب ستونهایی به اندازه 5 فوت قد و 10 فوت عرض یافت شد.در قسمت خشک غار یک معبد کشف شد که پله های آجری و استخوانهایی در حاشیه آن به چشم می خورد.


دیوید چایلدرس نویسنده و اسطوره شناس در این باره می گوید:

ماینها خود افسانه ای از دنیای زیر زمین هستند به نام
سی بالبا




به نظر می رسد که انسانها دراین معبد شکنجه و کشته می شده اند.این تصاویر و شواهد در زمان پیش از کتاب مقدس ماینها وجود داشته است.بر اساس این کتاب ( چیوم بالاک)خدایانی به زمین آمده اند اما چرا برای شکنجه و کشتار؟


دیوید ویلکاک نویسنده و فیلمساز می گوید:
من باور نمی کنم که قربانی کردن انسان از تعالیم "ای تی ها" ( فضاییها) بوده باشد بلکه من معتقدم که این اتفاق بعد از رسیدن اولین انسان به زمین حادث شده است


خدایان کهن در واقع انسانهایی معمولی هستند که از جهانی دیگر می آیند.آنها از زمین رفتند و مردم بر جای مانده به شدت سر در گم ماندند و به خرافه پردازی و افسانه سازی پرداختند با گرایشهایی مادی.انسانها را قربانی می کردند تا خورشید که در شب می میرد صبح فردا پدیدار شود.
به نظر می رسد که بسیاری از اسرار در دل زمین است.در سرزمینهای قطبی که هیچکس تاکنون نتوانسته آنها را ببیند ، این احتمال هست که راهی به درون زمین وجود داشته باشد.
رانی کلاف نویسنده و تئوریسین تئوری "زمین توخالی" معتقد است که زمین در حقیقت درونی مذاب با یک هسته مرکزی ندارد و توخالیست.
ادموند هیلر اولین کسی بود که این نظریه را ارائه کرد.دلایل او عبارت بودند از جابجایی قطب مغناطیسی زمین در هر سال به سمت غرب.
از نظر او زمین از لایه هایی مجزا تشکیل شده که هر کدام برای خود به صورتی مجزا قادر به چرخشند.این نظریه توسط ژول ورن نیز دوباره بر سر زبانها افتاد :"سفر به اعماق زمین"ا
ریچارد ای برگ تنها کسی است که به منطقه قطب جنوب دسترسی پیدا کرده است.او در فوریه 1920 در ارتفاعی بسیار پایین در سطح قطب جنوب پرواز کرد
.
رانی کلاف می گوید:
 در فوریه 1947 هواپیمایی وارد سوراخ ورودی زمین در قطب جنوب شد ."ادمون برد" خلبان آن بود که با نوعی اشعه هدایت کننده  ، به شهری زیرزمینی وارد شده است و با پیامی از ساکنان آن که خود را نگاهبانان زمین معرفی کرده بودند به سطح زمین بازگشت.آنها ابراز کرده بودند که : ما استفاده از سلاح اتمی را در زمین تایید نمیکنیم(این درحالی بود که بمب اتمی قبلا در ژاپن مورد استفاده قرار گرفته شده بود.) اما وقتی او به واشنگتن باز گشت روی آن سرپوش نهادند تا به بیرون درز نکند


 تئوری توخالی بودن زمین خلبان هواپیما "ادمون برد" در 1990 یعنی 40 سال پس از مرگش چاپ شد اما به شکل محرمانه ای باقی ماند.او در واقع بخشی از برنامه سری ارتش امریکا بود برای تجسس این شهر زیرزمینی و برخی معتقدند این تنها یک پوشش بود تا او بتواند مخفیانه به نقطه ای که باید برود بدون اینکه خبرنگارها بتوانند او را رد یابی کنند
در این شهر زیر زمینی طبق گفته ادمون ، ماشینهای پرنده و مردمی بسیار پیشرفته توصیف شده است آنها به او کمک کرده اند تا دوباره به سطح زمین بازگردد اما این بیشتر شبیه یک افسانه است که کسی قادر به اثبات آن نیست ولی افسانه ایست بسیار جذاب